ارگانوئیدها حافظ اصول اخلاقی در آزمایش های علمی
به گزارش این با من دانشمندان برای انجام آزمایش های خود روی مغز، با مشكلات اخلاقی رو به رو هستند اما شاید ارگانوئیدها بتوانند چاره ای برای این مشكل باشند.
به گزارش این با من به نقل از ایسنا و به نقل از وایرد، یكی از بخش های مغز كه جذابیت قابل توجهی برای دانشمندان دارد، این است كه مغز بسیار شخصی است و معمولا هسته آنچه هستیم و آنچه ما را به انسان تبدیل می كند، شكل می دهد. این حقیقیت باعث می شود كه بخش گسترده ای از آزمایش هایی كه برای انجام گرفتن روی مغز قابل تصور هستند، اخلاقی به نظر نرسند؛ هرچند كه هدف خوبی از انجام دادن آنها وجود داشته باشد.
عصب شناسان معمولا بنابراین مجبور هستند تا از انجام دادن بسیاری پژوهش ها روی انسان چشم بپوشند و آزمایش های خویش را روی مغز حیوانات یا نورون های انسانی كه در ظروف آزمایشگاهی زنده نگه داشته می شوند، انجام دهند و بدین ترتیب، بر محدودیت های اخلاقی، عملی و مفهومی غلبه كنند.
هنگامی كه پژوهشگران در سال ۲۰۰۸ دریافتند كه چگونه می توان ارگانوئیدهای مغزی را ابداع كرد، امكانات جدیدی برای آزمایش روی مغز به روی آنها گشوده شد. ارگانوئیدها، نسخه مینیاتوری و ساده شده اندام انسانی هستند كه به صورت سه بعدی در آزمایشگاه تولید می شوند و آرایه آناتومیكی واقعی انسان را نشان می دهند. ارگانوئیدهای مغزی می توانند روش امیدواركننده ای برای بهبود درك پژوهشگران در مورد مغز باشند. آنها می توانند جنبه های رشد انسان و بیماری ها را نشان دهند و امكان بررسی این جنبه ها را در آزمایشگاه فراهم نمایند. دانشمندان اخیرا از ارگانوئیدها بهره برده اند تا به بررسی در مورد اسكیزوفرنی، اوتیسم و اختلال "میكروسفالی"(Microcephaly) بپردازند.
"هانك گریلی"(Hank Greely)، استاد "دانشگاه استنفورد"(Stanford University) و متخصص مشكلات اخلاقی و قانونی در علوم زیستی اظهار داشت: پژوهش در مورد مغز هنوز هم با تنگناهای اخلاقی روبرو است. هر چه انسان بیشتر به بررسی های خود در این عرصه ادامه می دهد، به سوالات اخلاقی بیشتری برخورد می كند كه دلیل ضرورت استفاده نكردن از انسان های زنده هستند.
یكی از سوالاتی كه در مورد به كار بردن ارگانوئیدها بعنوان "مغزهای كوچك" مطرح می شود، این است كه آیا امكان دارد این بافت ها هوشیار باشند و وجود غیرطبیعی خویش را مانند یك شكنجه تجربه كنند.
باآنكه این نگرانی های متخصصان كمتر از نظر احساسی مهم جلوه می كنند اما هنوز هم قابل توجه هستند. بروز این گونه نگرانی ها نمی تواند رخنه ای در حوزه های پژوهشی ایجاد كند اما می تواند به بروز پیچیدگی هایی در بینش اخلاقی مربوط به آنها منجر شود. با این حال، هیچ كس نمی خواهد ظرفیت ارگانوئیدهای مغز را نادیده بگیرد.
برای نمونه می توان به پژوهش "دونالد اوروك"(Donald O’Rourke)، عصب شناس "دانشگاه پنسیلوانیا"(UPenn) اشاره نمود. اوروك در پژوهش خود از ارگانوئیدها برای آزمایش درمان های گوناگون روی نوع تهاجمی سرطان مغز استفاده نمود. موضوعات اخلاقی مربوط به پژوهش در مورد ارگانوئیدها، دردسری برای اوروك ایجاد نكرد.
وی در اینباره اظهار داشت: من با بیماری كشنده ای سر و كار دارم كه بیماران را طی ۱۵ ماه از بین می برد. ما در بررسی خود، ابزار تشخیصی پیشرفته ای را برای ارزیابی در زمان واقعی به كار گرفتیم كه می تواند درمان های كارآمد را مشخص نماید. همین موضوع، مشكلات اخلاقی را هم برای من حل می كند.
علم مربوط به ارگانوئیدها، در حال پیشرفت است و حتی اگر ارگانوئیدها، راه زیادی برای احساس درد یا هوشیار شدن در پیش داشته باشند، افراد اخلاق مدار و زیست شناسان تاكید دارند كه باید صحبت در مورد این احتمالات را هم شروع كرد تا امكان جلوگیری از آنها در آینده فراهم گردد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب